تاثیر غرب در موفقیت نویسندههای روس در ایران
زینب یونسی
مترجم برگزیده سومین دوره جایزه «ابوالحسن نجفی»
اقبال خوانندهها به یک نویسنده معاصر روس بسیار متاثر از معرفی آن نویسنده در غرب است؛ یعنی اگر نویسندهای در غرب مورد توجه قرار بگیرد و آثارش ترجمه و توسط نشریات ادبی نقد شود، در ایران هم شانس بیشتری پیدا میکند.
وضع ترجمه از زبان روسی با بسیاری از حیطههای دیگر متفاوت است. ما تعداد انگشتشماری مترجم روسیدان داریم که روی کار ترجمه متمرکز شدهاند. من درباره وضعیت کنونی حرف میزنم؛ با توجه به تعداد زیاد دانشجویانی که در روسیه مشغول به تحصیل هستند حدس میزنم در آینده شاهد افزایش رشد تعداد مترجمها از زبان روسی باشیم. ولی در حال حاضر میتوانم از چند نفر نام ببرم که به صورت فعال و در سطح خوبی، در حوزههای مختلف، از زبان روسی کتاب ترجمه میکنند؛ آقایان سروش حبیبی، آبتین گلکار (برگزیده جایزه و نشان ترجمهابوالحسن نجفی)، حمیدرضا آتشبرآب، شهرام همتزاده، عباسعلی عزتی، مهران سپهران، بابک شهاب، عبدالمجید احمدی و خانمها زهرا محمدی، مهناز صدری، الهام کامرانی و مهنا رضایی. شاید نام کسی را از قلم انداخته باشم. نمیتوانم بگویم همه این عزیزان تنها روی کار ترجمه متمرکز هستند، زیرا برخی در دانشگاهها مشغول تدریس یا پژوهشاند.
برخی از آثار روسی با زبان واسطه به فارسی ترجمه میشود. با اینکه این کار گاه ضرورت پیدا کرده و میکند و همه ما با ترجمههایی از زبان واسطه با بزرگان ادبیات جهان انس گرفتهایم، ولی روی هم رفته مخالف این کار هستم، زیرا در روند کار ترجمه حتی در بهترین حالت آن، چیزهایی گم میشود و همین در ترجمه از زبان واسطه چند برابر میشود. مترجم باید اطلاعات زیادی از فرهنگ و تاریخ حامل زبان داشته باشد و به شکلی با آن زندگی کرده باشد. امیدوارم روزی بیاید که ما به قدر کافی مترجمهای مسلط به زبانهای گوناگون داشته باشیم تا نیازی به این کار نباشد.
واقعیت این است که ما انتظار زیادی از ادبیات روس داریم و این موضوع به وجود غولهای بزرگ ادبی در تاریخ ادبیات روسیه برمیگردد که هر فرد کتابخوانی با آثار آنها زندگی میکند. ذهن ما عادت کرده که در آثار روس به دنبال چخوف و داستایفسکی و تالستوی بگردد که پدیدههای تکرارناپذیر تاریخ بودهاند. ولی نباید فراموش کنیم که نسل نویسنده امروز روسیه وارث همین ادبیات غنی است و دوران پرفراز و نشیب شوروی و فروپاشی را پشت سر دارد و همین منبع الهام، کارهای بسیار جالب و خواندنیای را به وجود آورده است؛ کارهایی که بدون آشنایی با آنها به سختی میتوان مردم امروز روسیه را شناخت. این آثار تجربههایی در خود دارد که میتواند برای ما هم بسیار راهگشا باشد ولی در کل میدانیم که سطح کتابخوانی در ایران پایین است و این دامن ترجمههای ادبیات معاصر روسیه را هم میگیرد.
نکته دیگر این است که اقبال خوانندهها به یک نویسنده معاصر روس بسیار متاثر از معرفی آن نویسنده در غرب است. یعنی اگر نویسندهای در غرب مورد توجه قرار بگیرد، کارهایش ترجمه شود و توسط نشریات ادبی نقد و بررسی شود، شانس بیشتری هم در ایران پیدا میکند. البته من اعتراضی به این رویه ندارم، این مساله به قدرت رسانهای و البته کار زیاد ادبی که در غرب صورت میپذیرد، برمیگردد. هرچند در حال حاضر ترجمه از ادبیات مدرن روسیه زیاد نیست، ولی آنچه هست به طور کلی کارهای خوبی است و در این حوزه کمتر شاهد آشفتگی هستیم.
(منبع ایسنا)
دیدگاه کاربران
THE OMINOUS SHADOW
نویسنده: مهناز رئوفی
این کتاب تجربه شخصی کسی است که در جامعه بهایی به دنیا آمده است و بعد از اسلام آوردن،در این کتاب به نقد ساختاری این تفکر پرداخته است.
THE OMINOUS SHADOW یا «سایه شوم» خاطرات مهناز رئوفی است که پیش از این یعنی بیش از ۱۰ سال پیش به زبان فارسی منتشر شد. او یک بهائی از اهالی سنندج بود که مسلمان شد. بهائیان او را بهائیستیز خواندند. او علت روی گردانی از بهائیت را وجود سوالات بیجواب از تعاریف فرقه بهائیت عنوان کرده است.
مهناز رئوفی سال ۱۳۴۹ در سنندج منتشر شد و تاکنون ۴ اثر منتشر کرده است که «سایه شوم» معروفترین آن است. کتابهای مسلخ عشق (۱۳۸۵)، چرا مسلمان شدم، نامهای برای برادرم (۱۳۸۲) دیگر آثار اوست.
این کتاب را علیاصغر امدادی به انگلیسی برگردانده است تا خوانندگان انلگیسیزبان هم با نظریات و دیدگاههای رئوفی در خروج از فرقه بهائیت و اسلام آوردن آشنا شوند.
سال ۱۳۷۸ روزنامه ایران با او در باره این کتاب و فرقه بهائی، گفتوگو کرده است. ایران نوشت: او از سادات طباطبایى است، ولى به واسطه این که پدرش بهایى بود او نیز بهایى ماند. مىگوید اگرچه
اجداد او از مسلمانان سرشناس و صاحب احترام و معتمد بودند و هم اکنون
آرامگاه هاى آنان مورد تکریم مسلمانان است ولى پدربزرگ هاى او به مسلک بهائیت درآمدند.»
رئوفی میگوید:«پس از اسلام آوردنم براى نشان دادن چهره واقعى بهائیت
تالیفاتى داشته ام و کتابهاى «چرا مسلمان شدم»، «نامه اى براى برادرم»، «مسلخ عشق»، «سایه شوم» و «فریب» را
به چاپ رساندم.»
این کتاب سال ۱۳۹۳ از سوی نشر روزاندیش در ۳هزار نسخه، در ۲۸۲ صفحه و به قیمت ۱۰هزار تومان منتشر شد.
دیدگاه کاربران
این مطلب از وب سایت دانلود آهنگ جدید • آپ موزیک به صورت رپ انتشار گردید است.
دانلود آهنگ مسعود جلیلیان از رو نمیرم
هم اکنون ترانه از رو نمیرم با صدای مسعود جلیلیان از رسانه آپ موزیک آماده دانلود است
Exclusive Song: Masoud Jalilian | Az Roo Nmiram With Text And Direct Links In UpMusic
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
فریب در فرقهها/ نوشته مجتبی تمدنی
معمولا یکی از راههای شستشوی مغزی افراد، وابستهسازی آنها به گروهها و نحلههایی غیرمتعارف و در عین حال ناآشناست. در این کتاب مجتبی تمدنی، روشهای عضوگیری و مغزشویی در نحلهها و جنبشهای نوظهور را در سه بخش و ذیل فصول متفاوت بررسی کرده است. کتاب در قطع رقعی است و ۴۶۴ صفحه دارد و از سوی نشر «کلام ماندگار» در ۲هزار جلد و به قیمت ۲۰هزارتومان در سال ۱۳۹۶ منتشر شده است. در پیشگفتار این کتاب آمده است: «شناخت فرقهها، روشهای تبلیغ و جذب، کنترل ذهن و شستشوی مغزی آنها نیازی است که باید هر خانواده ایرانی برای آن وقت بگذارد.
برای توضیح کنترل ادراک یا به عبارت دیگر مخدوشسازی ذهن توسط فرقههای مخرب به طور عام، در کتاب «فریب در فرقهها» به تقسیمبندی سهگانه آنها اشاره میشود. مرحله نخست، شیوههای معمولی نفوذ و تاثیرگذاری عقلانی جهت ایجاد، تقویت یا تغییر اعتقادات در افراد تازه جذب شده است که به کار گرفته میشود.
این شیوهها را بهطور خلاصه، نفوذ یا تاثیرگذاری نامیدهایم. بعد از تغییر اعتقادات یک فرد، رهبران فرقه با یک مشکل جدی روبهرو میشوند و آن، این است که چگونه اعتقادات جدید را در فرد تثبیت کرده و مانع بازگشت وی به مبانی اعتقادی گذشتهاش شوند. در این مرحله فرد تازه جذبشده تحت تاثیر شخصیت گذشتهاش و همچنین در اثر کششهای احساسی و عاطفی نسبت به محیط و فضای زندگی گذشته، دوستان و خانوادهاش، همواره تمایل برای بازگشت به اعتقادات قدیمی خود را دارد.
به عنوان مثال گفتنی است، اگر درگذشته همواره روزهای تعطیل با دوستان به بازی فوتبال مبادرت داشته و بعد از پیوستن به فرقه، مجبور است این وقت را اختصاص به کار برای فرقه بدهد، با دیدن یا یادآوردی آن دوستان، خودبهخود به این سمت کشش پیدا میکند که کار فرقهای را رها کرده و به دوستان قدیمی خود بپیوندد. رهبر فرقه جهت انجماد و تثبیت اعتقادات جدید در عناصر تازه جذبشده، اساساً جداسازی روانی و حتی فیزیکی آنها از محیط زندگی گذشته در جهت ایجاد انزوا از گذشته و همچنین شیوههای کنترل و تغییر رفتار را به کار میگیرد.»
دیدگاه کاربران
شوراب/ نویسنده: کیوان ارزاقی
پر بیراه نیست که بگوییم مهمترین دلمشغولی یک رماننویس جوان ایرانی موضوع مهاجرت است. «کیوان ارزاقی» تاکنون ۴رمان نوشته است که دو رمانش- هم موضوع و حتی کاراکترها- در فضایی خارج از محیط مادری خود سیر میکنند. «سرزمین نوچ» اولین رمان این نویسنده است که با موضوع مهاجرت در سال ۹۲ و در ۳۰۰ صفحه از سوی نشر افق چاپ شده است. اما این نویسنده در چهارمین رمانش که «شوراب» نام دارد و از سوی نشر افق منتشر شده است، نیز به مهاجرت میپردازد و شخصیت اصلی رمانش که یک ورزشکار است با مسائل متعددی در آلمان روبهرو میشود. پرداختن به جزئیات شهری مثل هامبورگ مستلزم این بود که نویسنده آنجا را دیده باشد که به گفته خودش قبلا در این شهر بوده و به همین دلیل سعی کرده که با دقت تمام به جزئیات بپردازد و خواننده را حتی اگر با هامبورگ غریبه است، آشنا کند.
ارزاقی متولد ۱۳۵۱ است و بعد از نوشتن رمان «سرزمین نوچ»، «بی نازنین» و «طبقه منفی یک» را به رشته تحریر درآورده است.
ارزاقی خودش در باره رمان «شوراب» یا چهارمین اثرش میگوید که: «بخشی از داستان این رمان در آلمان جریان دارد. تنهایی آدمهای امروز برایم خیلی مهم است و اصلا رمان «شوراب» را به همین دلیل نوشتم که این تنهایی را نشان بدهم.»
اما منتقدان کتاب معتقدند که «شورآب روایتی روان و پندآموز از تغییر سبک زندگی و محو شدن خط قرمزها و آزاد بودن از قیود اجتماعی و پشت پا زدن به تجربه زیسته و تنوع طلبی و آرزوهای دست نایافتنی در دنیای امروزی است.» با این حال «حجتالله عباسی» که این کتاب را در ایبنا نقد کرده، در ابتدای مقالهاش به خوانندگان توصیه میکند که این کتاب را بخوانند. عباسی نوشت:«شایسته دیدم تجربه شخصی خود از خواندن این رمان جالب را با دیگر دوستان تسهیم کنم. داستانپردازی جالب کتاب، جذابیت مطالب و کشش بسیار زیاد آن موجب شد کتاب را بدون وقفه مطالعه کنم. حیفم آمد دیگر خوانندگان بازار کتاب را در لذت خواندن این کتاب شریک نکنم. بهویژه اینکه کتاب روایت تحولات زندگی انسان در دوران پسامدرن است.» به نظر او «این کتاب از زاویه دید اول شخص نوشته شده است که نگارنده نقطه عزیمت رمان و شروع جذابی را تدارک دیده است بهگونهای که در همان نگاه اول، توجه تمام عیار مخاطب را جلب و هرگونه مشغله ذهنی موازی را از او سلب میکند.» به نوشته این منتقد «شخصیتپردازی رمان «شوراب» بسیار جالب است و خواننده از طریق متن به خوبی، سیما و خلق و خوی هر شخصیت را در ذهن خود مجسم میکند.»
«شوراب» در قطع رقعی، در ۲۴۷ صفحه، در ۱۱۰۰نسخه، به قیمت ۲۱هزارتومان از سوی نشر افق منتشر شد و در کتابفروشیها میتوانید آن را تهیه کنید.
دیدگاه کاربران
این مطلب از وب سایت دانلود آهنگ جدید • آپ موزیک به صورت رپ انتشار گردید است.
ترانه جدید وصال امیری به نام تقدیر با کیفیت 320 و 128 پخش از آپ موزیک
Exclusive Song: Vesal Amiri / Taghdir With Text And Direct Links In UpMusic
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
تقدیر من درده دنیا لج کرده منه دلشکسته رو فکر خسته رو درد بغل کرده
♬♫♪ تقدیر من درده دنیا لج کرده منه دلشکسته رو فکر خسته رو درد بغل کرده ♬♫♪
منو برد از یاد اشکامو دستم داد بروم آورد کم آوردم تقدیر شکستم داد
♬♫♪ هر روز میمردم چیزی نمیخوردم منه مغرور و حالی کرد پیش عشق کم آوردم ♬♫♪
تقدیر من درده دنیا لج کرده منه دلشکسته رو فکر خسته رو درد بغل کرده
♬♫♪ تقدیر من درده دنیا لج کرده منه دلشکسته رو فکر خسته رو درد بغل کرده ♬♫♪
با حرفاش درگیرم کرد با نگاش تسخیرم کرد نمیخواست من توو چشم باشم خیلی زود پیرم کرد
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
اندر فواید بازگشت نوستالژیک صفهای زیبا و احتمالا کوپن بلند بالا
مازیار سوادکوهی- طنزنگار: باور بفرمایید در چند روز متوالی به دلیل مشکلات معیشتی فرصت نشد که خدمت برسیم. یعنی خدا را شکر خیلی مشغول هستیم. دلمان میخواهد که از همین جا به همه کسانی که واقعا روز و شب تقلا میکنند تا مشکلات مردم حل شود و آنها در این وانفسای نامشغولی به کاری مشغول شوند، دست مریزاد میگوییم و حتی اگر فرصتی بود و وقت کردیم که مشغله ما کمتر شود، دستشان را دراز کنند تا زیر و روی دستشان را ببوسیم. ما کلا از نظر اقتصادی معتقدیم برای ایجاد نشاط و شادی و آنکه مردم قدر داشتههای خود را بدانند و مواظب باشند اموالشان را همینجوری الکی از دست ندهند، بهتر است همیشه در کنار هم باشند و در صفوف شادیافکن گوشت قرمز و مرغ و نان سنگک و دیگر اقلام ضروری با هم سراج موزیک کنند. باور بفرمایید یکی از کارشناسان خیلی زبده گروه اقتصاد ستون شوخخند در یک بسته اسرارآمیز یا به قول معروف سری پیشنهاد داد که برای رهایی از ریسمان گرانی بهتر است که دولت همه اقلام را کوپنی کند و مردم چون با کوپن حس و حال نوستالژیکی دارند، در نتیجه خیلی خوششان میآید و روزها در صفهای کوپنی مشغول خدمت میشوند و شبها هم کوپنهای باقی مانده را میشمارند. وقتی شاعری میگفت «میشمارم روز و شب» شما فکر میکنید، طرف چی را روز و شب میشمرد. باور بفرمایید کوپن بود، ولی رویش نمیشد به صورت شاعرانه آن را درآورد تا به قول بروبچهها نشانی غلط بفرستد. وقتی شاعر میگوید «جان روز و جان شب ای جان تو/انتظارم انتظارم روز و شب» خب این انتظاری فقط و فقط برای چیزهای دنیوی و آن هم کوپن بوده. ما در این زمینه شک نداریم. به هر حال عذر یکی دوروز گذشته ما را بپذیرید. واقعا داشتیم این صف و اون صف میکردیم. باور بفرمایید که ما خیلی خوشحال هستیم. خوشبختانه مردم میآیند صف گوشت میایستند و گوشت یخی را کیلویی ناچیز میخرند و میروند بیرون صف، چند تومان رویش میگذارند و به دیگران میفروشند. به قول معروف اینجوری آبروداری میکنند. هم تجارت میکنند. هم مشکل دیگران را حل میکنند و هم خودشان گوشت قرمز را تحریم میکنند. به هر حال ما را عفو بفرمایید. شاید فردا هم توی این صفها دچار مشغله باشیم و نتوانیم ادامه شوخ خند را بنویسیم. امیدواریم که بنویسیم.
دیدگاه کاربران
تمدید ارسال اثر به جشنواره شعر و داستان انقلاب
مهلت ارسال آثار به دبیرخانه یازدهمین جشنواره بینالمللی شعر و داستان انقلاب تا ۵ اسفندماه سال جاری تمدید شد.
به گزارش روابط عمومی سوره هنر، با توجه به استقبال و درخواست علاقهمندان به شرکت در یازدهمین جشنواره بینالمللی شعر و داستان انقلاب، مهلت ارسال اثر به دبیرخانه این رویداد ادبی تا ۵ اسفند ماه تمدید شد.
این زمان پیش از این ۳۰ بهمن ماه اعلام شده بود.
علاقهمندان به شرکت در این جشنواره میتوانند آثار خود را به به نشانی تهران، خیابان سمیه (نرسیده به خیابان حافظ)، حوزه هنری، طبقه منفی یک ارسال و برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت
www.artfest.ir مراجعه کنند.
جشنواره شعر انقلاب از سال ۸۸ و با حماسه ۹ دی متولد شد و با جشنواره داستان انقلاب آمیخت.
جشنواره بینالمللی شعر انقلاب پیش از این در دیماه هر سال و جشنواره بینالمللی داستان انقلاب (جایزه امیرحسین فردی) به منظور پاسداشت و ارتقای دستاوردهای شعر و داستان انقلاب و همچنین کشف استعدادهای برتر، در فروردین ماه برگزار میشدند که با ادغام دو بخش، یازدهمین جشنواره شعر و داستان انقلاب فروردینماه ۱۳۹۸ همزمان با هفته هنر انقلاب اسلامی برگزار میشود.
برگزاری این رویداد را موسسه فرهنگی هنری سپهر سوره هنر با همکاری مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری برعهده دارد.
دیدگاه کاربران
کنسرت سامان علیپور با همراهی همنوازان آوای پارسیان و ۲ اسفند در فرهنگسرای نیاوران به روی صحنه میرود.
به گزارش روابط عمومی بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران، آهنگسازی و تنظیم قطعات این کنسرت بر عهده سامان علیپور است. کنسرت مذکور با تنوع دستگاهی و گردش ریتمیک با بازآفرینی ملودیهای سور و ملودیهای گوش آشنای امروزی است و در دو بخش برای مخاطبان اجرا خواهد شد. کنسرت سامان علیپور برداشت آزادی از جز موسیقی لری و کردی و فارسی است.
اعضای گروه موسیقی سامان علیپور عبارتند از: پروین سرلک (تهیه کننده و مدیر اجرایی)، سامان علیپور(خواننده)، علی آذرسینا، مونا سعیدی، کسری زرین قلم (نوازنده کمانچه)، مهرناز فخرالدین (نوازنده عود)، میترا زلفی (نوازنده ویلن سل)، آنیتا هراتی (نوازنده قانون)، افشین هنرور (نوازنده تمبک)، شاهرخ پیمانی (نوازنده سرنا)، سیاوش آریانکیا (نوازنده تار)، فرزانه طیبی و فرانک طیبی (همخوان).
گفتنی است کنسرت موسیقی سامان علیپور، پنجشنبه ۲ اسفند ساعت ۲۰ در سالن خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران برگزار میشود. علاقمندان میتوانند جهت تهیه بلیت به سایت ایران کنسرت و یا گیشه فرهنگسرا مراجعه کنند.
دیدگاه کاربران
آریوبرزن تلکاچالی- سعدی که روانش شاد باد، در گلستان «باب دوم در اخلاق درویشان» حکایت دوم آورده است:«درویشی را دیدم سر بر آستان کعبه همی مالید و میگفت یا غفور یا رحیم تو دانی که از ظلوم و جهول چه آید
عذر تقصیر خدمت آوردم/که ندارم به طاعت استظهار
عاصیان از گناه توبه کنند/عارفان از عبادت استغفار
عابدان جزای طاعت خواهند و بازرگانان بهای بضاعت. من بنده امید آوردهام نه طاعت و بهدریوزه آمدهام نه به تجارت
اِصْنَعْ بی ما اَنتَ اهْلُه.
بر در کعبه سائلی دیدم/که همیگفت و میگریستی خوش
مینگویم که طاعتم بپذیر/ قلم عفو بر گناهم کش»
تفسیر حکایت
بعد از پایان بخش اول حکایتهای گلستان که در «سیرت پادشاهان» بود، نوبت به باب یا بخش دوم رسید که حکایت اول باب دوم در اخلاق درویشان را روز ۲۳ بهمن منتشر کردیم. اما لازم است که در این بخش ابتدا درویش و درویشان و درویشی واکاوی شود و اینکه چرا سعدی این باب را در کتابش آورده است. مشی درویشانه داشتن بیشک یکی از سلوک برخی از افراد در دوران سعدی بود که او به ضرورت یا بر اساس اتفاق بخشی از کتاب را به رفتار و سیر و سلوک درویشان اختصاص داد. در اثنای خوانش بابهای این بخش حتما با ویژگیهای رفتاری یا فکری و اندیشگی دراویش آشنا میشویم. اینکه درویش در ادبیات ایران چه بن و پایهای دارد شاید وقت و فضای بهتر و بسیطتری میطلبد. اما به صورت گذرا میتوان گفت که براساس نوشتههای کهن درویش به مسلمانی صوفی گفته میشود که بر اساس طریقت عمل میکند. سعدی دانش کافی و وافی از تصوف و عرفان داشته است. اینکه او کدام را بیشتر میپسندید یا خود نیز بر این نمط رفتار میکرد، اختلاف نظر وجود دارد. اما بنده با توجه به دیدگاههای سعدی و نوع تفکر واقعگرایانهای که او در اشعارش دارد، گمان میکنم که او چندان به این نوع نحلهها کمتر تعلق داشته است. به نظر نمیرسد که سعدی کسی باشد که وقت خود را با این تفکرات گذرانده باشد. زبان میانه سعدی نسبت به دراویش این تصور را ایجاد میکند که سعدی بیش از آنکه بخواهد طرفدار آنها باشد، بیشتر ناظر آنان بود. شخصیتهای داخل این باب از منظرهای مختلف سخن میگویند، اما گمان میکنم که در بسیاری مواقع راوی خود سعدی است که در قالبهای و نقشهای مختلف درویش یا صوفی یا عارف ظاهر میشود. سعدی همانگونه که در حکایت اول این باب آمده است، سعدی نمیکرد که چندان دیگران را قضاوت کند و اساسا کار غیبگویی و اظهارنظرهای بدون پایه و بنیان را نمیپسندید.
در این حکایت چند قشر تصویر میشوند. سعدی در چند سطر اقشار مختلف اجتماعی را از زبان درویشی بازنمایی میکند. اول: عاصیان و گناهکاران. دوم:عارفان، سوم:عابدان. چهارم: تجار یا بازرگانان و پنجم: درویشان. نوع مواجهه هر کدام با دین و عبادت متفاوت است. زیرکی سعدی را میتوان در این چند سطر به وضوح دید. وقتی به بازرگانان میرسد بدون آنکه بخواهد آنها را نقد کند، میگوید که بازرگانان بهای بضاعت میخواهند. یعنی نگاه آنها بیشتر سودمحوری است. یا به نظر سعدی وقتی عابدی به درگاه خود دعا میخواند جزای طاعت میخواهد. اما درویش نوع مواجههاش با هر چهار قشر فوق متفاوت است. انگار که سعدی اینجا گوشه چشمی به این قشر دارد و آنها را در قالبی میگنجاند که شاید اگر میخواست زبان به نقد بگشاید، یقینا نوع سخن و بیان او فرق میکرد. اما اینجا سعدی به نوعی قدر درویش را میداند. سخن درویش با پروردگار به این صورت که است که من به امید به درگاه تو آمدهام نه آنکه مانند تاجران، بلکه مانند گدایی به درگاه تو آمدم و هر چه که تو میپسندی یا میدانی یا آنگونه رفتار کن.
دیدگاه کاربران
تمامی حقوق مطالب برای سراج موزیک | موزیک های جدید محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.